۱۳۹۱ تیر ۱۳, سه‌شنبه

آقای خاتمی، با طرفدارانتان برای شرکت در انتصابات، چهار دست وپا به پابوس خامنه ایی بروید.


آقای خاتمی به تازه گی در دیداربا گروهی از جانبازان سخنانی اظهار داشتید، که اگر شما دربرابرخامنه ایی، گریه می کردید و برسر خود می زدید، شرف داشت به چنین سخن گفتن حقارت آمیزو چاپلوسی کردن، هر چند که سخنان و رفتار شما مورد گلایه مهمانان در آن جمع قرار گرفته و این خود یک نمونه از بی ارزش بودن شما وسخنان شما است،  اما آقای خاتمی دیگر شما چهره بسیارمشهور وشناخته شده ایی در چاپلوسی هستید! به جای دورویی صد رویی پیش گرفتید، وبه جای یک رنگی صد رنگی! آقای خاتمی تا چه اندازه قرار است خود را درخفت وحقارت، فرو برید؟ قسمتی از چاپلوسی شما اینگونه آغازکرده ایید: محمد خاتمی در ادامه ادعا کرد: به هر حال اصلاح طلبان که به نظام و جمهوری اسلامی پای بندند و در متن نظام جمهوری اسلامی حرمت و کرامت انسان ایرانی را می طلبند. ما به اسلام و جمهوری اسلامی اعتقاد داریم. قانون اساسی را چارچوب عملی می دانیم.    ودر قسمت دیگر این سخنان حقارت آمیز را بی نهایت به چاپلوسی و رذالت کشیده ایید!‍  آقای خاتمی با طرح درخواست جالبی گفت: اگر ظلمی شده است که شده است همه بیاییم عفو کنیم و به آینده نگاه کنیم و اگر به نظام و رهبری ظلم شده است به نفع آینده از آن چشم پوشی شود و ملت هم از ظلمی که بر او و فرزندانش رفته است می گذرد و آن وقت همه به آینده بهتر رو خواهیم آورد.
آقای خاتمی، در این گفتارکه فعالیت شماو ( افتضاح طلبان) درچهارچوب نظام هست شکی درآن نیست، شما جیره خواران این نظام هستید، و حتی خود شما پا را از چهارچوب قانونی هم فراتر گذاشته اید! نمونه این نوشته من، سخنان چنین وقیحانه و در نهایت زبونی است که شما انجام دادید! اما این سخن شما را قبول ندارم و یک دروغ میدانم که متن نظام جمهوری اسلامی، حرمت وکرامت انسانی را می طلبد. بلکه باور دارم متن نظام جمهوری اسلامی حرمت انسانی را لگد مال هوسرانی و قدرت پرستی  خود می کند.  آقای خاتمی خاتمی در قسمت دوم حقارت خود را بی نهایت نشان دادید! هرچند تا انتخابات ریاست جمهوری راه زیادی مانده ،اما اَگر شما چهار دست و پا به پابوس خامنه ایی رفته بودید، و توبه نامه می خواندید بهتر ازاین بود اینگونه از راه دور حقارت نامه بخوانید!
آقای خاتمی،  صحبت از عفو کردید، که اگر ظلمی به رهبرشده رهبرعفو کند، و اگر ظلمی به مردم شده مردم عفو کنند. و این سخن خود را به نفع آینده گان دانستید!  آقای خاتمی ملت چه ظلمی به رهبرشما کرده اند؟ الان رهبر وارباب شما چه چیز راعفو کند؟ مردم ایران زندگی رهبرشما را ازهم پاشیده اند؟ رهبرو خانواده رهبر شما را در دخمه ها انداخته اند؟ در دخمه های ظلم رهبر و عزیزان رهبر را زیر شکنجه های قرون وسطایی، به هزاران بیماری رساندند؟  ملت ایران عزیزان رهبر شما را سلاخی کرده اند؟  ملت چه کرده اند که رهبر شما عفو باید کند؟ آقای خاتمی  اتفاقاٌ برای آینده گان بهتر است این عفو صورت نگیرد و این مبارزه با ظلم ادامه پیداکند!؟ زیرا همان آینده گانی که به ظاهر شما دل برای آنها می سوزانید و در دل گریه برای طرد نشدن از حکومت را دارید، حاضربه نابودی آن آینده گان هستید.  فردا روز به گذشتگان خود یعنی ملت کنونی می خندند که فریب حقیری چون شما را خورده اند!  آقای خاتمی نه تنها آقای خامنه ایی ظلمی به او نشده که عفو کند بلکه باید ایشان به زودی درایرانی آباد و آزاد ودر دادگاه صالح جوابگوی اعمال ننگین خود باشد! لازم به ذکر می دانم شما نیز ازاین قاعده مستسناء نیستید.آقای خاتمی من در نوشته هایم بسیار احترام را رعایت می کنم، اما در اینجا می گویم خیلی بی شرم و بی غیرت هستید. خانم نرگس محمدی درحال جان دادن است، اقای کبودوند درحال اعتصاب غذا وبسیار زندانی و عزیز دیگردر وضعیت وخیم روحی و جسمی هستند، شما درخواست عفو از رهبر رابرای ملت دارید؟ خجالت بکش بی شرم. شما به فکر آینده گان نیستید بفکر از دست ندادن وطرد نشدن از قدرت هستید.
آقای خاتمی در آخر مطلبم به شما عرض می کنم، رهبر یک حزب، گروه، یک سنبل و یا یک آلترناتیو برای مردم و طرفداران خود، اول باید درنهایت صداقت، شجاعت و اقتدار باشد، چون بسیاری از مردم به دنبال آن الترناتیو هستند، اعمال آن حزب ، شخص برای آن حامیان سنبل حرکت است، فرقی نمی کند آن حزب، شخص، سنبل در چه مقام وجایگاهی باشد، زیرا جایگاه وپست ومقام برای آن سنبل حرکت مردم ارزشی نمی آورد! آن چه به آن سنبل اعتبار می بخشد، صداقت در رفتارو شجاعت در گفتار،وی است، وگرنه شما روزی ریاست جمهور بودید با بیش از20میلیون رأی بخاطر نداشتن صداقت با مردم وشجاعت در دل 8سال مردم رابه دنبال خود کشاندید و آخر هم با پوخند رفتید. 
در سال 88 وپس ازآن اول به میدان آمدید، بعد که آن همه عزیزجان دادند، آواره غربت و روانه زندان شدند رنگ عوض کردید، به قول خود موضع خود را تعدیل کردید شرط گذاشتید برای شرکت در انتخابات مجلس اماحتی به شرایط خود پایبند نبودید، و به صورت مخفیانه برای رأی دادن سر ازیکی از روستا های دماوند درآوردید، و طرفداران خود را درشُک قرار دادید! و کار به اینجا ختم نشد شورای نگهبان با باطل اعلام کردن آن صندوق رأی شما را تا قعر حقارت هل داد، و همین ضربه ایی به روحیه مدافعان شما زد.  الان هم که خود می بینید دیگر سخنی از شرط ندارید برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری، تازه از رهبرتان می خواهید ملت را عفو کند.  آقای خاتمی، اول آن که انتخابات از همین الان تحریم است هم چون انتخابات مجلس، اما شما  به خاطر اینکه از غافله حقارت عقب نمانید کمی همت خود را بیشتر کنید، خود را آزار ندهید به جای اینکه از دور برای رهبرتان چاپلوسی کنید، وبرای ملت تقاضای عفو کنید، خود و (افتضاح طلبان) چهار دست و پا به پابوس رهبرتان بروید، توبه نامه بخوانید و برای خود تقاضای عفو کنید! عزیزان ما درخون خفته اند، یاران ما آواره غربت و در زندانها هستند، ما تا آخر به این مبارزه ادامه می دهیم.
در این مبارزه یا از قفس تن رهایی می یابیم، یا قفس ظلم شما ظالمین را درهم می شکنیم
باز در آخر مطلبم می نویسم زنده وپاینده ایرانی و ایران جانم فدای ایران
نویسنده ستار

   

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر